سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکایت

دو دوست با پای پیاده از جاده ای عبور می کردند. بین راه سر موضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند. یکی از آنها از سر خشم بر چهره دیگری سیلی زد  .

 
دوستی که سیلی خورده بود سخت آزرده شدد ولی بدون آن که چیزی بگوید روی شنهای بیابان نوشت : امروز بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد.

آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سیلی خورده بود لغزید و در برکه افتاد. نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آن که از غرق شدن نجات یافت بر روی صخره سنگی این جمله را حک کرد: امروز بهترین دوست من جان مرا نجات داد.

 
دوستش با تعجب از او پریسد: بعد از آنکه من با سیلی تو را آزردم تو آن جمله را روی شنها صحرا نوشتی ولی حالا این جمله را بر روی صخره حک می کنی؟

دیگری لبخند زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد باید روی شنهای صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند ولی وفتی کسی محبتی در حق ما میکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادها ببرد.





      

احکام عزاداری

احکام عزادارى امام حسین علیه السلام

    مقدمه:
 تمام اعمال و رفتار انسانها; چه فردى و چه اجتماعى، مشمول حکمى از احکام شرعى مى‏باشد و تمام موضوعاتى     که به گونه‏اى با رفتار آدمى ارتباط پیدا مى‏کند، در فقه اسلامى داراى قانون و مقرراتى است . عزادارى سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام نیز همچون سایر اعمال انسان داراى احکامى است که در این مختصر بدان مى‏پردازیم .لازم به ذکر است که براى جمع آورى این احکام، از فتاوا و سخنان مراجع معظم تقلید و عالمان بزرگوار تا آنجا که مقدور بوده است ‏سود برده‏ایم و از آنجا که در رساله‏هاى عملیه و استفتائات همه مراجع بزرگوار، درباره عزادارى در ابعاد مختلف بحث نشده است، فقط به فتاوا و استفتائات م
   وجود بسنده کرده‏ایم .
احکام عزاداری
امام خمینى رحمه الله:
«عزادارى براى سیدالشهداء از افضل قربات و مایه تقویت روح ایمان و شهامت اسلامى و ایثار و فداکارى و شجاعت در مسلمین است .»
سؤال: آیا بر پا کردن مراسم عزادارى [توسط زن] بدون اذن شوهر جایز مى‏باشد؟
آیت الله نورى همدانى: در صورتى که از اموال شوهر باشد جایز نیست . (2)
سؤال: گاهى برخى از دسته‏ها که وارد مسجد مى‏شوند، با کفش وارد مى‏شوند، که نوعى بى احترامى به مسجد محسوب مى‏شود، لطفا بفرمائید که این مسئله چه حکمى دارد؟
آیت الله نورى همدانى: اگر موجب هتک شود اشکال دارد . (3)
سؤال: در مورد زنجیر زنى که منجر به سیاه شدن یا مجروح شدن بدن مى‏شود و همچنین غالبا پشت پیراهن افراد باز است و بیشتر درخیابان و معابر عمومى ظاهر مى‏شوند، نظر شما چیست؟
امام خمینى رحمه الله: مانعى ندارد، مگر اینکه موجب ضرر فاحش بر بدن شود . (4)
سؤال: آیا برهنه شدن مردان با حضور زنان براى عزادارى عیب دارد یا خیر؟
آیت الله فاضل لنکرانى: مانعى ندارد و زنها نباید به بدن مرد اجنبى نظر کنند . (5)
سؤال: در مجالس زنانه، زنان مداحى و سخنرانى مى‏کنند و صداى آنها به گوش مردان رهگذر مى‏رسد . آیا این عمل جایز است؟
آیت الله فاضل لنکرانى: شنیدن صداى ایشان اگر در معرض ریبه و التذاذ نباشد حرام نیست . (6)
سؤال: سینه زدن با تیغ و یا زنجیر زدن با زنجیرى که داراى چاقو و یا تیغ مى‏باشد و منجر به زخمى شدن بدن و جارى شدن خون مى‏شود چه حکمى دارد؟
آیت الله مکارى شیرازى: کیفیت عزادارى باید چنان باشد که بهانه‏اى به دست

  

 دشمنان اسلام ندهد و موجب سوء استفاده از آن نشود .



      

بحث قرآنی

آیاعقل زنان ناقص است؟ !

این سخن منسوب به، علی(ع) است که فرمود: «ان النساء نواقص العقول». براستی مراد از این روایات چیست؟ در پاسخ باید گفت: این گونه روایات تنها از علی(ع) نقل نشده است بلکه حضرت رسول(ص) نیز روایاتی بدین مضمون دارند(1) ولی یقینا مراد از این روایات این نیست که تمامی زنان در همه اعصار و امکنه دارای عقلی ناقص و در تفکر و تدبیر ضعیف می باشند.

علی(ع) در کلامی دیگر می فرماید: «من هانت علیه نفسه فلا ترج خیره»؛(2) کسی که ارزش خویش را کم یافت امیدی به خیر او نداشته باشید.

به یقین امیرالمؤمنین(ع) هرگز خود مبادرت به تحقیر انسانها نمی نماید. آن هم نیمی از جمعیت بشر در طول تاریخ که همان زنان می باشند. اگر باور فردی این باشد که توان فهم مسایل را ندارد این اعتقاد مجوز هر نوع عمل خطایی از جانب او خواهد بود و نیز عشق به تلاش و امید به صعود را نیز از او خواهد گرفت. حال آنکه این انسان کامل، همواره بشر را تشویق به سرعت و سبقت در کمالات نموده است.

خداوند نیز خطاب به زنان، چون مردان، امر نموده است که: «فاستبقوا الخیرات»؛(3) در خیرات سبقت بگیرید. و یا فرموده است: «السابقون السابقون اولئک المقربون»؛(4) سبقت گیرندگان مقرّبان درگاه الهی اند.

جالب توجه اینکه پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) در بیان مصداق سبقت گیرندگان زنی را با نام فاطمه(س) معرفی نموده است: «یا سلمان انّ ابنتی لفی الخیل السوابق»؛(5) ای سلمان! دخترم فاطمه در زمره سبقت گیرندگان است.

این بانو چنان سبقتی گرفته است که امام حسن عسکری(ع) طبق نقلی می فرمایند: «نحن حجة اللّه و فاطمة حجة علینا» ما امامان حجت خدا بر شما مردم هستیم و فاطمه بر ما حجت است.» چه زیباست که زنی حجت و برهان بر تمام امامان می گردد. پس بدان خواهرم که بیش از آنکه ما دل در گرو مهر خلایق نهاده باشیم، علی(ع) است که به انسانها عشق می ورزد و فارغ از جنسیت آنها، آنان را تشویق به قرب الی اللّه ، آن کمال بی نهایت می نماید.

کلام علی(ع) در بیان نقص عقل زنان، مشتمل بر بیان ظرایفی است که اگر به آن توجه شود به حقانیت آن اذعان خواهیم کرد لذا جهت روشن شدن مطلب باید به چند نکته توجه نماییم:

1ـ در روایات، عقل با معانی مختلفی به کار رفته است. حضرت علی(ع) می فرمایند: «العقل عقلان عقل الطبّع و عقل التّجربه ...»(6) «عقل دو نوع است: عقل طبیعی فرد و عقل تجربه.» حال چه بسا در روایات نقص عقل، مراد ضعف عقل تجربه زن باشد. خداوند با خلق انسان اراده نمود که با تداوم نسل او، هرچه بیشتر اشرف موجودات، مسجود ملائک، پا به عرصه هستی گذارد. هر چند در تولید مثل هر فرد از آدمیان پدر و مادر سهمی یکسان دارند ولی خداوند طبیعت را به گونه ای قرار داده تا تأثیر مادر در شکل گیری شخصیت فرزند و رشد و تعالی او بیشتر باشد. فرزند، 9 ماه از ابتدای هستی خود را که مهمترین بخش زندگیش در شکل گیری وجودی او می باشد، در جسم مادر قرار دارد و از حالات و رفتار او اثر می پذیرد. پس از تولد نیز خداوند غذای انحصاری کودک را در بدن مادر قرار داده است. علاوه بر آن به دلیل آنکه خداوند ساختار وجودی زن را به گونه ای قرار داده که عاطفه بسیار دارد و صبر فراوان، لذا در سالیان اولیه زندگی کودک که هر اثر تربیتی چون نقشی بر روی سنگ به یادگار خواهد ماند کودک دایما از مادر تأثیر پذیرفته و شخصیتش شکل می پذیرد. مادران مسؤولیت تربیت نسل بشر را بر عهده می گیرند و پدران مسؤولیت تأمین نیازهای اقتصادی خانواده را دارند. لذا زن با خانه انس بیشتری می یابد و مرد در صحنه اجتماع حضور بیشتری دارد. این امر چه بسا موجب کمبود تجارب اجتماعی در زنان می گردد ولی در عوض سبب می شود تا زنان نقش مادری خود را بهتر ایفا نمایند و بدان مرتبت نایل آیند که بهشت در زیر پای آنان قرار گیرد.(7)

به وضوح روشن است که نقص در عقل تجربه، ضعف چندانی برای زنان محسوب نمی گردد. چرا که هرگاه لازم دید، جهت ازدیاد تجارب در صحنه جامعه حضور جدی می یابد و هر گاه این حضور را مخلّ به مسؤولیتهای دیگر خود نیابد در صدد جبران این نقص برخواهد آمد.

2ـ این گونه نیست که زنان به صورت کلی ناقص العقل معرفی شده باشند. حضرت علی(ع) در سخنی، زنانی را که تجربه شده اند، شایسته مشورت می داند:

«ایاک و مشاورة النساء الاّ من جرّبت بکمال عقل ...»(8) «برحذر می دارم تو را از مشورت با زنان مگر آن زنانی که به دارا بودن کمال عقل تجربه شده اند

3ـ در روایات، عقل مردان نیز همواره کامل به حساب نیامده است. حضرت علی(ع) می فرماید: «من استمتع بالنساء فسد عقله»؛(9) مردی که در طلب کامجویی از زنان است، دچار فساد عقل می شود

4ـ امام صادق(ع) فرموده اند: «أنقص الناس عقلاً من ظلم دونه و لم یصفح عمّن اعتذر الیه»؛(10) «کم عقل ترین افراد کسانی هستند که به غیر خود ظلم می نمایند و از آنان که عذر خویش به نزدشان می آورند، نمی گذرند

نگاهی گذرا بر صفحات تاریخ، به وضوح نمایان خواهد ساخت که این کتاب مملو از نام مردان ظالم و ستم پیشه است و به ندرت به نام زنی برجسته در جنایت و ستم برمی خوریم. مردانی که به فرموده امام صادق(ع) ناقص العقل ترین افراد بشر از زن و مرد می باشند. در کلامی دیگر پیامبر(ص) فرموده اند: «انقص الناس عقلاً اخوفهم للسّلطان و اطوعهم له»؛(11) «کم عقل ترین انسانها افرادی هستند که از حاکمان ستم پیشه بیشتر می ترسند و اطاعت ایشان بیشتر می نمایند

تاریخ مالامال از نام زنانی است که در مقابل ظلم و ستم حکام استوار ایستاده اند و در آن هنگام که مردان فراوان از ترس اهل جور، مهر سکوت بر لبها نهاده بودند با کلام یا عمل خود مخالفت خویش را با اهل ستم نشان دادند. نگاهی گذرا به تاریخ اسلام نمونه های فراوان را در معرض دید ما خواهد گذاشت. از آن زمان که در اسلام اولین شهید مسلمان یک زن گشت تا آنجا که عالمان صادق به ما خبر دادند در مقابل جور فراگیر تمام زمین اگر آن موعود ظهور نماید، در زمره 313 صحابی خاص او، 50 زن قدرت پوشالی هرچه ابرقدرت است را به سخره می گیرند و استوارتر از کوه، مردان دیگر را نیز به قیام فرا می خوانند.

امام باقر(ع) فرموده اند: «... انّه ینادی باسم القائم و اسم ابیه حتی تسمعه العذراء فی خدرها فتحرّض اباها و اخاها علی الخروج»؛(12) «ندایی ملکوتی به گوش می رسد که به اسم قائم [آل محمد(ص)] و نام پدرش ندا سر می دهد، به گونه ای که دختران در پرده نشسته نیز شنیده و پدر و برادران خویش را بر خروج و همراهی وی تشویق می نمایند ...»

حال مطابق کلام پیامبر(ص) آیا مردان خائف از جور جائرین عقلشان کامل است و زنان مؤمنه و شجاع طول تاریخ دچار نقصان عقلند؟

5ـ در روایات اگر نقصان عقل زن مطرح شده علت آن نیز بیان گردیده است. در روایتی از حضرت علی(ع) علت نقص عقل برخی زنان و در نتیجه نهی از مشورت با این گروه از زنها، چنین بیان شده است: «فانّ رأیهن یجرّ الی الافن و عزمهنّ الی وهن»( «بدرستی که رأی آنان رو به ضعف دارد و اراده شان سست می باشد.» آن حضرت تغییر و تحول سریع و بدون منطق در رأی و اراده را نشانه نقصان عقل زنان بیان می کنند. پس لزوما، اگر زنان مانع از غلبه احساسات و هیجانات روحی بر تفکر و عمل سنجیده خویش شوند، نه تنها ناقص العقل نخواهند بود بلکه در برابر مردان بسیاری که به دلایلی دیگر دچار نقصان عقل گردیده اند، دارای عقلی کاملتر خواهند بود.



      

کلید

 

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم

و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

 



      

دلتنگی

  ((دلتنگی))

                            گاهـی دلـم بـرای خـدا تنگ می شـود            

                               از جور این زمـانه دلم سنگ می شـود

                               گاهـی اگـر هـوای خـدا می کنــد دلم           

                                  اما دو پـای رفتـن مـن لنـگ می شـود

                                 وقتی میـان فاصـله هـا گم کنـم تـو را             

                                چشمم ببین زخون  جگر رنگ میشود

                               در محفلی که ساقی آن جز نگاه توست     

                                گاهـی میـان عشق و وفا جنگ می شود

                           وقتی نگـاه من از هجـر تو شـود لبریز          

                           یعنـی که بی تو بودن من ننگ می شود

                           وقتی دلم زدست تو شد لحظه ای جدا       

                           حتـی دلـم برای خـودم تنـگ می شـود



      
<   <<   6   7   8